به قلم: دلیر عباسی
برتری نژادی یهود:
تفسیر آیات 47 و 122 بقره
یا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِی الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ یعنی: ای بنی اسرائیل به یاد آورید نعمت مرا که بر شما ارزانی داشتم، و اینکه من شما را (از نظر نعمتهای گوناگون) بر جهانیان برتری دادم.[1]
خداوند در چندین آیه از زبان حضرت موسی(ع) به بنی اسراییل – کسانی که به موسی(ع) ایمان آوردهاند – اطلاع داده که خدا شما را بر همهی جهانیان برتری داده است.
هنگامی که حضرت موسی بنی اسرایل را از مصر کوچ داد و آنها را از دست فرعون نجات داد، از کنار قومی گذشتند که برای بتهاسجده میبردند و آنها نیز از موسی خواستند که همانند این قوم، بتهایی را برای پرستش به آنها اختصاص دهد. موسی از شنیدن این پیشنهاد سخت بر آشفت و به آنها گفت: این چه پیشنهاد بی ارزشی است که مطرح ساختید مگر نمیدانید که خدا شما را بر جهانیان برتری داده است؟ !
سپس گفت: أَغَیرَ اللَّهِ أَبْغِیکُمْ إِلَهاً وَهُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ یعنی: آیا جز خدا (که آفریدگار همهی کائنات است) معبودی برای شما جستجو کنم؟! و حال آنکه او است که شما را (با دادن نعمت فراوان) بر مردمان (هم عصرتان) برتری داده است.[2]
خداوند در رابطه با یهودیانی که به موسی ایمان آورده بودند میفرماید:
وَلَقَدْ نَجَّینَا بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنْ الْعَذَابِ الْمُهِینِ * مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ کَانَ عَالِیاً مِنْ الْمُسْرِفِینَ * وَلَقَدْ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِینَ * وَآتَینَاهُمْ مِنْ الآیاتِ مَا فِیهِ بَلاءٌ مُبِینٌ یعنی: ما بنی اسرائیل را از عذاب خوار کننده رهایی بخشیدیم. * (ایشان را نجات دادهایم) از فرعون. کسی که بر دیگران بزرگی میفروخت و ستمگری مینمود، و از زمرهی تبهکارانی بود که ظلم و فساد را از حد میگذرانند. * ما بنی اسرائیل را آگاهانه ( و با شناختی که از ایشان داشتیم، در آن عصر و زمان) برگزیدیم و بر جهانیان برتری دادیم (و آنان را ملت گزیدهی عصر خویش کردیم) * ما معجزاتی را توسط موسی بدیشان ارائه نمودیم که در آنها آزمایش آشکاری بود (برای ایشان، تا به محک زده شوند و روشن گردد چه کسانی عابد و شاکر، و چه افرادی کافر و فاجر خواهند شد. [3]
و در جایی دیگر در رابطه با این افراد صالح میفرماید: وَلَقَدْ آتَینَا بَنِی إِسْرَائِیلَ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنْ الطَّیبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ یعنی: ما به بنی اسرائیل کتاب آسمانی و حکومت و نبوت بخشیدیم، و از روزیهای حلال و پاکیزه بدیشان عطا کردیم، و آنان را بر جهانیان (عصر خویش) برتری دادیم.[4]
یهودیان این بار هم مثل همیشه معانی این آیات را تحریف نموده و آنها را دلیلی بر برتری نژادی خود بر سایر جهانیان میدانند و بر جهانیان فخر فروشی میکنند و ادعا میکنند که قرآن کریم نیز بر برتری نژادی آنها اذعان فرموده است لذا خود را «ملت برگزیدهی خدا» میدانند و گمان بردهاند که خداوند همهی ملتها و اقوام دیگر را مسخر آنان گردانیده است. و اگر کسی بخواهد ادعای باطل آنها را رد کند، این آیات قرآن را به عنوان سند ادعای خویش دلیل میآورند. که متأسفانه برخی از مسلمانان نیز،ازاین برداشت نادرست از آیات فوق متأثر گشتهاند.
بنی اسرائیل ملتی بودند که به حقیقت خدا آنها را بر جهانیان برتری بخشید و این حقیقتی است که نص صریح آیه بر آن دلالت دارد ؛لذا هیچ مؤمنی آن را انکار نمیکند؛ اماجای این سؤالات باقی است که: بنی اسرائیلی که به این فضیلت دست یافتند چه کسانی بودند؟ کدام جهانیان بودند که خدا بنی اسرائیل را بر آنها برتری داد؟ مظاهر، علل و اسباب این برتری چه بود؟ این برتری در چه زمانی رخ داد؟ و آیا این برتری مقید به زمان مشخصی بود یا اینکه دائمی است و تا قیام قیامت ادامه دارد؟ با پاسخ به این سؤالات به معنای تفضیل آنها بر عالمیان پی خواهیم برد.
این تفضیل و برتری مختص همه بنی اسرائیل نیست و به جنس یهود هم اختصاص ندارد؛ زیرا خداوند به خاطر داشتن جنسیتی خاص از ملتی طرفداری نمیکند و معیار خدا برا ی برتری قومی بر قومی دیگر جنسیت و و یژگیهای نژادی نیست بلکه بر اساس تقوی و اعمال صالحشان آنها را بر دیگران برتری میدهد چرا که میفرماید: یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ... یعنی: ای مردمان! ما شما را از مردو زنی ( به نام آدم و حوا) آفریدهایم، و شما را تیره تیره و قبیله قبیله نمودهایم تا همدیگر را بشناسید (و هر کسی با تفاوت و ویژگی خاص درونی و بیرونی از دیگری مشخص شود، و در پیکرهی جامعه انسانی نقشی جداگانه داشته باشد) بیگمان گرامیترین شما در نزد خدا متقیترین شما است....[5] و خداوند به ابراهیم (ع) - که یهودیان خود را به او انتساب میدهند – خبر میدهد که : وَإِذْ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَمِنْ ذُرِّیتِی قَالَ لا ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ یعنی: (به خاطر آورید) آنگاه را که خدای ابراهیم، او را با سخنانی (مشتمل بر اوامر و نواهی و تکالیف و وظایف، و از راههای مختلف و با وسایل گوناگون) بیازمود و او ( به خوبی از عهدهی آزمایش برآمد و) آنها را به تمام و کمال و به بهترین وجه انجام داد. (خداوند بدو) گفت: من تو را پیشوای مردم خواهم کرد. (ابراهیم) گفت: آیا از دودمان من (نیز کسانی را پیشوا و پیغمبر خواهی کرد؟ خداوند) گفت: (درخواست تو را پذیرفتم، ولی) پیمان من به ستمکاران نمیرسد (بلکه تنها فرزندان نیکوکار تو را در بر میگیرد.[6]
لذا روشن شد که خداوند بنی اسرائیل را به خاطر ایمانشان به خدا و اتباع وپیرویشان از رسول خدا و داشتن اعمال صالحه بر دیگران برتری داده است نه بخاطر جنسیت آنها؛ چنانچه آیهی 24 و 23 سجده نیز حاصل برتری آنها را صبر و ایمان و یقین آنها معرفی میکند و میفرماید: وَلَقَدْ آتَینَا مُوسَى الْکِتَابَ فَلا تَکُنْ فِی مِرْیةٍ مِنْ لِقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِی إِسْرَائِیلَ * وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکَانُوا بِآیاتِنَا یوقِنُونَ یعنی: ما برای موسی کتاب (تورات) را فرو فرستادیم، و شک نداشته باش که موسی تورات را دریافت داشت، و ما آن را رهنمون و راهنمای بنی اسرائیل گرداندیم.
مطلب بعدی این است که تفضیل و برتری بنی اسرائیل بر جهانیان معاصر خودشان یعنی بر قبطیان و فراعنهی مصر و کنعانیان و دیگر ساکنان فلسطین بوده است که همه کافر و بتپرست بودند در حالیکه بنی اسرئیل موحد بودند و طبیعی است که خداوند آنان را بر بتپرستان ترجیح دهد. به همین دلیل بود که خدا آنها را از دست فراعنه نجات داد و فرعون و قومش را در دریا غرق نمود و آنها را بر قبایل کافر در سرزمین شام پیروز گردانید.
اما یهودیان بعد از برخورداری از فضیلت و برتری خداوند، چه عکس العملی از خود نشان دادند و چگونه شکر این همه نعمت را بجای آوردند؟! آنان به خدا کفر ورزیدند، از پیامبرشان نافرمانی کردند و پیامبران خدا راکشتند وعهد و پیمان خود با آنها را نقض نمودند وکتب آسمانی خویش را تحریف نمودند ؛ لذا خداوند برتری و تفضیل آنها را به خواری و ذلت و خشم بر آنها مبدل گردانید و بر آنها لعنت فرستاد. آنجا که میفرماید: وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکَ لَیبْعَثَنَّ عَلَیهِمْ إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ مَنْ یسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّکَ لَسَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ * وَقَطَّعْنَاهُمْ فِی الأَرْضِ أُمَماً مِنْهُمْ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِکَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّیئَاتِ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ یعنی: و (نیز به یاد یهودیان بیاور) آنگاه را که پروردگار تو (توسط پیغمبران به نیکان ایشان گوشزد و) اعلام کرد که تا دامنهی روز قیامت کسی را بر آنان چیره میگرداند که بدترین عذاب را بدانان میچشاند. بیگمان پروردگار تو (به عاصیان و طاغیان) هر چه زودتر عقاب میرساند و او (نسبت به مطیعان و توبهکاران) آمرزنده و مهربان است.* و آنان را در زمین به گروههایی تقسیم کردیم. برخی از ایشان صالح بودند (که عبارتند از: مؤمنان) و بعضی از آنان جزو کسانی بودند (که عبارتند از: کافران و منافقان) و (همگان اعم از دینداران و بیدینان) ایشان را به نیکیها و بدیها آزمایش کردیم تا اینکه (پشیمان شوند و از خواب غفلت بیدار و به سوی کردگار) باز گردند.[7]
ودرآیات157ـ155 سوره ی نساء در رابطه با آنان می فرماید: فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِیثَاقَهُمْ وَکُفْرِهِمْ بِآیاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمْ الأَنْبِیاءَ بِغَیرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَیهَا بِکُفْرِهِمْ فَلا یؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِیلاً * وَبِکُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْیمَ بُهْتَاناً عَظِیماً * وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیمَ رَسُولَ اللَّهِ... یعنی: (خداوند بر آن هاخشم گرفت)به خاطراینکه پیمانشان راشکستندوبه آیات خداکفرورزیدندوپیامبران رابه ناحق کشتندوگفتند:دلهایمان درغلاف است (وپندواندرزکسی بدان راه ندارد،نه چنین است)بلکه خداوند به سبب کفرشان ،بردلهایشان مهرزده است واین است که جزگروه اندکی (از ایشان) ایمان نمی آورند*و(خداوند بر آن هاخشم گرفت)به سبب کفرورزیدنشان وافترای بزرگی که به مریم بستند.
یا درجایی دیگر دررابطه باآنان می فرماید: وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمْ اثْنَی عَشَرَ نَقِیباً وَقَالَ اللَّهُ إِنِّی مَعَکُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمْ الصَّلاةَ وَآتَیتُمْ الزَّکَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِی وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمْ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لأکَفِّرَنَّ عَنْکُمْ سَیئَاتِکُمْ وَلأدْخِلَنَّکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ فَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ * فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیةً یحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظّاً مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ الاّقلیلاً منهم ... یعنی: بیگمان خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و دوازده رهبر برای آنان تعیین کرد و بدیشان گفت: من باشمایم (و یاری و مددتان مینمایم) اگر نماز را بگزارید و زکات مال بدر کنید و به پیغمبرانم ایمان بیاورید و (با انفاق دارایی در راه خیر، از جمله کمک به نیازمندان) به خدا قرض نیکویی دهید. (با انجام همهی اینها) از گناهان شما چشم پوشی مینمایم و شما را به باغهایی (از بهشت) وارد میگردانیم که رودبارها از زیر (درختان) آنها جاری است. اما کسی که از شما کافر شود (و نقض عهد کند) راه راست را گم کرده است ( و منحرف گشته است.)* اما به سبب پیمان شکنی ایشان، آنان را نفرین کردیم و از رحمت خود محروم داشتیم و دلهایشان را سخت نمودیم (بگونهای که دلیل و اندرز بدان راه نمییافت). آنان سخان را تحریف و بخش فراوانی از آنچه (درتورات بود و) بدیشان تذکر داده شده بود، ترک کردند. (این خوی پلید هنوز هم در چنین قومی وجود دارد و تو) همیشه میتوانی خیانتی (تازه)از آنان ببینی، مگر عدهی کمی از ایشان (که به تو ایمان آوردهاند و خیانت پیشه نیستند.) [8]
یهودیان معاصرمصداق آیات اخیر نیستندچگونه خداوندآنان را برجهانیان برتری خواهد داد؛ درحالی که تجاوز کار، ظالم، پیمان شکن و کافرند؟ از مجموع این آیات روشن شد که خداوند زمانی آنها را بر دیگران برتری داده که بندگان صالح خدا بودند؛ و خداوند شرط معیت و همراهی خویش باآنان را، بر پاداشتن نماز و پرداخت زکات و دادن قرض الحسنه و ایمان به پیامبران و نصرت آنان، بیان میفرماید؛ اما همینکه فاقد ویژگیهای فوق گردیدند و در مقابل پیامبران خدا ایستادند و نقض پیمان نمودند ،مورد لعنت خدا قرار گرفتند.
نتیجه اینکه یهودیان معاصر به دلیل فقدان ویژگیهای لازم ونافرمانی خداوند، هیچگونه برتری بر جهانیان نداشته و«شعب الله المختار » محسوب نمیگردند ؛بلکه بر عکس، مورد خشم، غضب و لعنت الهی قرار گرفتند تاریخ بهترین گواه است که خداوند ذلت، خواری، آوارگی، ترس و وحشت، را نصیب و بهرهی آنها گردانیده است و همانگونه که در آیات 168 و 167 اعراف خواندیم خداوند کسانی را بر آنها بر انگیخت تا آنها را خوار و ذلیل گردانند، عداوت و دشمنی را در میان آنها بر انگیخت و آنان را به شکل میمون و خوک در آورد و تا بر پایی قیامت آرامش را از آنها سلب می فرماید.
مراجع:
[1]- قرآن کریم، سورهی بقره، آیهی 47.
[2]- قرآن کریم، سورهی اعراف، آیهی 140.
[3]- قرآن کریم، سورهی دخان، آیهی 30- 33.
[4]- قرآن کریم، سورهی جاثیه، آیهی 16.
[5]- قرآن کریم، سورهی حجرات، آیهی 13.
[6]- قرآن کریم، سورهی بقره، آیهی 140.
[7]- قرآن کریم، سورهی اعراف، آیهی 167 – 168.
[8]- قرآن کریم، سورهی مائده، آیهی 12- 13.
نظرات